جهاد در اسلام
هـر مـوجـودى در ایـن جـهـان از هـسـتـى و مـنـافـع خـود بـه هـر شـکـل مـمـکـن ، دفـاع مـى کـنـد.
ایـن مـوضـوع در فـطـرت انـسـان وسـنـت هـر جـامعه اى وجود دارد. اعـمـال تـجـاوز کـارانـه و خـصـمـانـه اى کـه امـروزه تـحـت عـنـوان جـنـگ ، دردنـیـا معمول است ، در فرهنگ اسلامى جایى ندارد.
آنچه در اسلام ، مقامى دارد جنگ مقدس یا جهاد است که داراى معناى خاص و اهداف متفاوت با جنگهاى دیگر است .
کلمه جهاد (به کسر جیم ) در اصل به معنى تلاش و کوشش است واز ماده جهد (به فتح جیم یابه ضم جیم ) گرفته شده است .(289)در معارف اسلامى ،جهاد در دومفهوم کلى آمده است :
1 ـ جـهـاد اکـبـر یـا جـهـاد بـا نـفـس کـه شـامـل تـصـفـیـه روح از طـریـق انـجـام عـبـادات ، تکامل اخلاق و رشد تقوا و پرهیزکارى است و انسان را به درجات یقین مى رساند.
2 ـ جـهـاد اصـغـر کـه داراى جـنـبـه هـاى نـظـامـى اسـت و از نـظـر شـرع بـه ( بـذل جـان و مـال و تـلاش در راه اعـتـلاى کـلمـه تـوحـیـد و بـر پـایـى شـعـایـر مـذهـب )(290)اطلاق مى شود.
اهمیت جهاد
یـکى از ارکان مهم اسلام ، جهاد در راه خداست . فقهاى اسلام در تقسیم بندى فقهى ، جهاد را جزء عـبـاداتـى آورده انـد که نیاز به قصد قربت دارد؛ یعنى مجاهد باید (قربة الى اللّه ) اسلحه بـه دسـت گـیـرد و جـنـگ کـند. در قرآن نیز کلماتى که بر جهاد صدق مى کند، اغلب موارد همراه با(فى سبیل اللّه ) است . از جمله در آیات زیر:
1 ـ (یـُجـاهِدُونَ فى سَبیلِ اللّهِ وَ لایَخافُونَ لَوْمَةَ لائِمٍ ذلِکَ فَضْلُ اللّهِ یُؤْتیهِ مَنْ یَشاءُ وَاللّهُ واسِعٌ عَلیمٌ).(291)
مـؤ منان کسانى هستند که در راه خدا پیکار مى کنند و از سرزنش سرزنش کنندگان نمى ترسند، این فضل خداست و به هر که بخواهد، مى دهد.
2 ـ (اِنَّ اللّهَ یُحِبُّ الَّذینَ یُقاتِلُونَ فى سَبیلِهِ صَفًّا کَاَنَّهُمْ بُنْیانٌ مَرْصُوصُ).(292)
خـداونـد آنـهـایـى را کـه در راه خـدا پـیـکـار مـى کـنـنـد و مـانـنـد سـدّى آهـنـیـن ، در مقابل دشمن ایستادگى مى نمایند، دوست مى دارد.
امیر مؤ منان على (ع ) در یکى از خطبه هاى نهج البلاغه مى فرماید:
الْجـِهـادَ بـابٌ مـِنْ اَبـْوابِ الْجـَنَّةِ فـَتـَحَهُ اللّهُ لِخاصَّةِ اَولِیائِهِ وَ هُوَ لِباسُ التَّقْوى وَدِرْعُ اللّهِ الْحـَصـیـنـَةُ وَ جـُنَّتـَهُ الْوَثـیـقـَةُ، فـَمَنْ تَرَکَهُ رَغْبَةً عَنْهُ اَلْبَسَهُ اللّهُ ثَوْبَ الذُّلِّ وَ شَمْلَةَ الْبَلاءِ ...).(293)
(جـهـاد) درى از درهـاى بـهـشـت اسـت کـه خـدا آن را به روى دوستان خاص خود گشوده است و آن لبـاس تـقـوا وزره مـحـکـم حـق تـعـالى و سـپـر مـحـکـم اوسـت هـر کـه از روى مـیـل و رغـبـت ، جـهـاد را تـرک کـنـد، خـداونـد جـامـه ذلت و خـوارى بـه او بـپـوشـانـد، و مشمول بلا گردد.
انواع جهاد
1 ـ جـهاد ابتدایى و آن عبارت است از جهاد با کفّار در راه گسترش اسلام و اعتلاى کلمه حق . چون این جهاد ابتدا از طرف مسلمانان شروع مى شود، جهاد ابتدایى نامیده شده است .
2 ـ جـهـاد دفـاعـى کـه عـبارت است از پیکار مسلمانان با کفّار، متجاوزان و بغات که قصد سلطه بـرکـشـور مـسـلمـانـان یـا اسـارت آنـان یـا تـجـاوز بـه امـور و حـریـم و ذریـه آنـان را دارند..(294)
جهاد ابتدایى
درمورد وجوب جهاد ابتدایى در قرآن کریم آیات بسیارى وجود دارد. آیات زیر از آن جمله است :
(کـُتـِبَ عـَلَیـْکـُمُ الْقـِتـالُ وَ هـُوَ کـُرْهٌ لَکـُمْ وَعـَسـى اَنْ تـَکـْرَهـُوا شـَیـْئاً وَ هـُوَ خـَیـْرٌ لَکـُمـْ ...).(295)
حکم جهاد بر شما مقرر شد در حالى که بر شما ناگوار و مکروه است ، لیکن چه بسیار شود که چیزى را شما ناگوار شمارید ولى بحقیقت خیر و صلاح شما در آن بوده است .
(یا اَیُّهَا النَّبِىُّ جاهِدِ الْکُفّارَ وَ الْمُنافِقینَ وَاغْلُظْ عَلَیْهِمْ...).(296)
اى پیامبر با کافران و منافقان جهاد کن و بر آنها بسیار سخت بگیر.
جهاد ابتدایى با وجود شرایطى ، مشروعیت مى یابد؛ این شرایط عبارتنداز:
1 ـ جـهـاد ابـتـدایـى بـا حضور(امام معصوم (ع )) و یا( نایب خاص او براى جهاد) و یا (نایب خـاص او بـر جـهـاد و غـیـر جهاد) واجب است و در زمان غیبت امام که اختیار امور به دست ولى فقیه عادل است ، واجب نیست و بر این مطلب ، ادعاى اجماع شده است .
2 ـ احـتـمـال کـسـب نـتـیـجـه ، چـون بـراى انـسان عاقل جایز نیست که وارد معرکه اى شود که هیچ احتمال کسب نتیجه در آن نمى بیند..(297)
3 ـ دعوت به اسلام قبل از شروع جنگ .(298)
دشمنان اسلام در جهاد
بطور کلى ، کسانى که دشمن اسلام و مسلمانان بوده و واجب است با آنها به جهاد پرداخته شود، سه گروه هستند:
1 ـ کفار
کـافـر بـه کـسـى گـفـتـه مـى شـود کـه یـا بـه خـدا اعـتـقـاد نـدارد و یـا بـراى خـدا شـریـک قـائل اسـت . ایـن گـروه کـفـّار حـربـى هـسـتـنـد. قـرآن در مورد ضرورت پیکار با این افراد مى فرماید:
(وَ اقْتُلُوهُمْ حَیْثُ ثَقِفْتُمُوهُمْ).(299)
بکشید آنان را هر جا که بیابیدشان .
(فَخُذُوهُمْ وَ اقْتُلُوهُمْ حَیْثُ وَجَدْتُمُوهُمْ...).(300)
بگیریدشان و هر جا که آنان را یافتید بکشید.
صاحب لمعه مى گوید: جنگ با این افراد واجب است تا اینکه یا مسلمان شوند و یا کشته شوند و غیر از این از آنان پذیرفته نیست ..(301)
استثنایى که بر این اصل کلى وارد است ، مربوط به کفّار معاهد مى شود که با مسلمانان پیمان بسته اند.
2 ـ گروهى از اهل کتاب
اهـل کـتـاب عـبـارتـنداز یهودیان ، مسیحیان و زرتشتیان که خدا پرست و داراى کتاب الهى هستند و وضـعـیـّت آنـان بـا گـروه اول مـتـفـاوت اسـت . ایـنـان اخـتـیـار دارنـد که یکى از امور زیر یعنى قـبـول اسـلام یـا پرداختن جزیه و زندگى تحت حکومت قوانین اسلام یا جنگ را انتخاب کنند. و در صـورت قـبـول جـزیـه ، مـلزم بـه رعـایـت شـرایـطـى در کـشـور اسـلامـى هـسـتـنـد و در مقابل ، از حقوقى برخوردارند.
3 ـ بغاة و توطئه گران داخلى
باغى کسى است که بر امام معصوم (ع ) یا نایب بر حق او و علیه حکومت اسلامى خروج کند. چنین شـخـصـى در حـکـم کـافـر اسـت ، چـون بـا ایـن عـمـل بـا خـدا و رسـول خـدا اعـلان جنگ کرده است . این افراد، محارب و مفسد فى الارض هستند و کیفر آنان در آیه 32 سوره مائده مشخص شده است .
جهاد دفاعى
جـهـاد دفـاعـى یـا جـنـگ تـدافـعـى در اسـلام ، هـمـان دفـاع مـشـروعـى اسـت که هر کس حق دارد در مقابل مهاجم انجام دهد. قرآن در این مورد مى فرماید:
(وَقاتِلُوا فِى سَبیلِ اللّهِ الَّذینَ یُقاتِلُونَکُمْ...).(302)
و در راه خدا قتال کنید با کسانى که با شما مى جنگند.
(وَ اْقتُلُوهُمْ حَیْثُ ثَقِفْتُمُوهُمْ وَاَخْرِجُوهُمْ مِنْ حَیْثُاَخْرَجُوکُمْ...).(303)
هر جا مشرکان را یافتید، بکشید و از شهر و دیارشان برانید، چنان که آنان شما را از وطن آواره کردند.
امام خمینى قدس سره در مورد انواع دفاع و شرایط آن مى فرماید:
و آن بر دو قسم است :
(1 ـ دفاع از اسلام و حوزه اسلام .
2 ـ دفاع ازجان خود و چیزهایى مانند آن .
اگـر دشـمـنـى متوجه کشور اسلامى و شهرهاى اسلامى یا مرزهاى آن شد بطورى که موجب خوف بـراسـاس اسلام و جامعه اسلامى باشد دفاع کردن از اسلام واجب است به هر وسیله اى که ممکن باشد مانند فداکردن جان و مال .) (... اگرترس آن رود که یک کشور مسلمان مورد هجوم و حمله بیگانگان و اجانب قرار بگیرد بر تـمـام دولتـهاى اسلامى واجب است که از آن کشور مسلمان حمایت و دفاع کنند باهر وسیله که ممکن باشد. چنانچه برآحاد مسلمین چنین وظیفه اى واجب است .) (واجب بودن دفاع ، مشروط به حضور امام معصوم و اجازه او نمى باشد. چنانکه اجازه نایب خاصّ و یـا نـایـب عـام آن حـضـرت نـیـز لازم نمى باشد. بنابراین دفاع بر هر مکلفى واجب مى شود، بدون قید و شرط با هر وسیله اى که داشته باشد.).(304)
امام خمینى قدس سره در مورد قسم دوم دفاع یعنى دفاع شخصى مى فرماید:
(هـیـچ اشـکـالى نـیـسـت در ایـنـکـه بـراى هـر انـسـانـى در مـقـابـل دشـمـن مـحـارب یـعـنـى کـسـى کـه بـه او اعـلان جـنـگ داده و دشـمـن مـهـاجـم و دزد و امـثـال ایـنـهـا حـق دفـاع هـسـت .
چـه دفـاع از خـود و چـه دفـاع از حـریـم خـانـواده و چـه دفـاع از مـال شـخـص بـه هر مقدارى که مى تواند انجام دهد. اگر دزد یا غیر دزد هجوم آورد در خانه و یا خـارج خـانـه بـراى کشتن شخص ، واجب است به هر وسیله که ممکن باشد، آن شخص از خود دفاع کـنـد هـر چـنـد کـه کـار بـه قـتـل مـهـاجـم مـنجر شود و جایز نیست تسلیم شدن و تن به ظلم دادن .)(305) دفـاع بـایـد در صـورت وجـود وقـت کـافـى ، بـه شـکـل مـقـتـضـى و بـا رعـایـت مـراتـب صـورت گـیـرد. بـراى مـثـال ، در مـورد مـظـلومان و ستمدیدگان کشورى که تقاضاى کمک کرده اند، ممکن است با صدور اعلامیه شدیداللحن و یا قطع روابط و نظایر آن مؤ ثر افتد و نیازى به مداخله نظامى نباشد.
منبع: تبیان
انتشار: شیعه آباد
عالی بود اما ای کاش جهاد های دیگر رو هم میاوردید