سه شنبه, ۶ اسفند ۱۳۹۲، ۱۰:۴۵ ق.ظ
باید در نظر داشت که کمپانیهای تولید موسیقی و فضای سایبری جهان هم تحت سلطه آنان است. فقط میتوانم بگویم خیلی متأسفم برای کسانی که میپندارند که آنها فقط برای تفریح یا سود به تولیداتی این چنینی دست میزنند.
تشریح هالیوود
این کمپانی عظیم فیلم سازی با هدف ابر قدرتی امریکا آغاز به کار نمود تا امریکا را قطب اعظم دنیا کند که موجب ابر قدرتی امریکا نیز شد و نهایتاً عنوان چشم را در نماد عقاب که خود امریکا عقاب و هالیوود چشم آن بود را دریافت کرد.
جنگ جهانی سوم
هالیوود در جنگ سرد که تقابل میان جهان دو قطبی را ترسیم میکرد، امریکا را به عنوان قطب بزرگ دنیا معرفی نمود. در این راستا سری فیلمهای جیمز باند یا مأمور 007 بعد از سال 1960(همزمان با فروپاشی روسیه) با بازی شوم کنری،راجرمور،تیموتی دالتون،جرج لازمبی،پیرس پرازنا و آخرین سریهای آن هم توسط دنیل کرک ساخته شد در این فیلم امریکا سر کرده جهان است و مأمور آن به راحتی در تمام دنیا میتواند مانور دهد و عملیات خود را به خوبی به پایان رساند و به کشور خود باز گردد.
در این زمان امریکا باید تثبیت میگردید، پس باید خود را بزرگ و به عنوان یک سوپر پاور مطرح میکرد. هالیود به تولید انیمیشن و سریال و سینمایی هایی مانند سوپر من پرداخت. در این برهه امریکا به مثابه یک دژ تسخیر ناپذیر و با قابلیتهای خارق العاده مطرح شد. در سوپر من که شخصیتی تسخیر ناپذیر را نشان میداند چنین مسئله ملموس است. مشخصه بنیادی این فیلمها بی عرضه بودن در زنگی شخصی و کار آمد بودن در زمانیست که پشت آن نقاب یا لباس قرار میگیرند و در این دوره هالیوود ابر قدرتی امریکا را در جهان تثبیت نمود. در ضمن اگر باور ندارید که این گونه فیلمها سیاسی است فقط کافیست به رنگ اصلی لباس سوپر من و یا جدیداً اسپایدرمن نگاه کنید و رنگ مورد نظر دو حزب دموکرات و جمهوری خواه امریکا و یا جالبتر دو رنگ به کار رفته در پرچم این کشور را ببیند.
در سومین گام هالیوود به ماچو سازی روی آورد، زیرا در این دوره کسانی با روح سلحشوری و الگوی جهانی (چگوآرا، امام خمینی، موسیلینی، بروسلی و ...) پای به عرصه نهاده بودند. هالیوود در اتاق فکر خود به این نتیجه رسید که خود روح سلحشوری تربیت کند. روح سلحشوری باید دارای خصوصیاتی میبود که آرزوی همهی مردان و زنان جهان باشد، به این صورت بود که سری فیلمهای تارزان در عرصه سنتی ، مرد شش میلیون دلاری در عرصه علمی ، رمبو و جان سخت و... در زمینهی سلحشوری وارد بازار شد. اگر به چندی پیش باز گردید میتوانید، به این مسئله که تا چه اندازه این شخصیتها در جوانان جهان رسوخ کرده پی ببرید، فقط کافیست به دیوارهای اتاق آنان یا لباسشان و واضحهتر از این موارد به رفتارشان توجه کنید، با قدری تأمل میتوانید به وضوح تأثیر گذاری و قدرت مانور هالیوود را درک کنید.
هالیوود تا کنون امریکا را ابرقدرت، باصلابت و مرفهترین منطقه جهان معرفی کرده پس اکنون جایی که چنین خصوصیاتی را دارد باید نظمی را تدوین کند که سراسر جهان را مطیع بلامانع خود گرداند. در این دوره پدربوش نظم نوین جهانی را مطرح میکند و هالیوود با ساختن سری فیلمهای سرباز جهانی به تشریح نظم نوین جهانی میپردازد. از فیلم هایی که بیشترین تأثیر را در این زمینه داشت به جز سرباز جهانی سری فیلم و سریالهای دلتا فورس(نیروهای ویژه امریکا) را میتوان نام برد، که این گروه میکوشد همین آرمان را تحقق بخشد. (از اولین عملیاتهای این اکیپ ویژه مأموریت طبس و پاناما بود).
جنگ جهانی چهارم
هالیوود بعد از تلاش هایی که کردوپس از این چهار دوره امریکا را سرکرده علمی،نظامی،فرهنگی،اقتصادی و مأورایی جهان نیز نمود. تمامی دشمنان امریکا را هالیوود با هنر خود نابود کرده بود، حالا باید دشمنی جدید برای امریکا پیدا میکرد یا اینکه آن را میساخت. پس از حادثه 11 سپتامبر جهان نسبت به تروریست حساس شد. برای امریکا کدام گروه را به عنوان تروریست نشانه گرفتن بهتر است مسلماً آن گروهی که از ابتدا نسبت به بنیانهای اعتقادی و حکومتی آن معترض بوده یعنی اسلام شیعهی ایرانی پس به محاصره نظامی آن پرداخت که شرح این مورد بسیار طولانی میباشد و سپس این سرباز مطیع امریکا یعنی هالیوود با دشمن جدید خود در پنج جبهه به مبارزه پرداخت.
1. ترسیم دشمن جدید: ابتدا میبایست اسلام را در اذهان عمومی وحشتناک و دشمن بشریت جلوه میداد که برای رسیدن به این هدف خود از اا سپتامبر استفاده کرد و تا القاعده آن را بسط داد( تصاویر سر بریدن انسانها با ذکر نام خدا ). برای این مرحله فقط به شما یک سکانس از یک سریال را متذکر میشوم و امیدوارم خودتان به عمق ماجرا پی ببرید سریال 24 ، سکانس مترو لندن ، جایی که پلیسی مسلمان در مقابل شخصیت اصلی فیلم قرار گرفته و از وی میپرسد: مشکل شما با مسلمانها چیست؟ او میگوید: «همه مسلمانها تروریست نیستند ولی همهی تروریستها مسلمانند».
2- اسلام هراسی: به کمک رسانه و سینمای خود این ترس و وحشت را در دل مردم ایجاد کرد که اسلام یک مغوله ترسناک و وحشتناک است و مسلمین همگی انسان هایی خون خوار و عقب مانده اند. که در این مورد میتوان به فیلم هایی اشاره کرد که اگر بخواهم نام ببرم و شما سخن مرا اغراق آمیز نپندارید در حدود 500 فیلم میباشد که در آنها همیشه یک یا گروهی امریکایی به جایی مانند افغانستان،عراق،پاکستان،ایران برای تحقیق یا گردش میروند و توسط حزب الله دستگیر میشوند. حالا حزب الله در ایران را میتوان توجیه نمود اما حزبا لله در دیگر کشورها را نمیدانم .
3- نشان دادن صحنهی تمدنی تقابل: حالا جهان احتیاج به یک علت تاریخی داشت که ایرانیان به صورت اختصاصی و مسلمانان به صورت عمومی انسان هایی بدکاره،بدخویی و وحشی هستند. از این حیث میتوان فیلمی بسیار معروف و تکان دهنده را نام برد، بله 300 همان فیلمی است که ایرانی را زیر سؤال برد و او را باحیوان یکی ساخت و بعلاوه میتوان سریالی که در این زمینه ساخته شده «اسکندر» را نام برد که دلیلی موجه برای اثبات سخنان من است. چیز قابل توجه در این دو فیلم انعکاس یک مطلب است و آن هم خطرناک بودن مسلمانان میباشد.
4- مواجه با حقایق دینی و خلق مأورای جعلی: در این مورد هالیوود دستی قهار و کارگردانان و نویسندگانی متبحر دارد، زیرا این موضوع را به خوبی به تصویر کشیده است. شما میتوانید فقط با دیدن سری فیلمهای هری پاتر به راستی این سخنم پی ببرید. چیزی را برای شما بازگو میکنم، نه از خودم و نه از یک یا گروهی از مسلمانان، بلکه از پدران روحانی که در خود امریکا زندگی میکنند، در سال 2004 بیانیه ای توسط کلیسای کاتولیک مکزیک منتشر شد که حاصل چند روز بحث و گفتگوی پدران روحانی و اسقفهای سراسر امریکا بوده است، موضوع این گرد همایی این مسئله بود که «چرا شیطان پرستی فراگیر شده است؟» نتیجهی آن بیانیه ای بود که گفته شد و من فقط یک جمله از آن و عین مطلب را برای شما بیان میکنم« زمینهی اصلی شیطان پرستی در دههی گذشته، یک عامل اصلی آن هری پاتر بوده». اکنون چیزی به شما میخواهم بگویم و آن هم این است است که تمام هزینههای این فیلم را حزب جمهوری خواهها امریکا تقبل کرده اند این قدری عجیب نیست. در مقابل آنها دموکراتها فیلمی را ساخته با مفاهیمی کلیدی و ارزشمند «نارنیا»، بله، این فیلم را دموکراتها ساخته اند و هر دانش آموز امریکایی باید از روی این فیلم چندین مقاله و انشاء بنویسد و حالا شما تجسم کنید این را که در آینده این کودک چه تصوری از دین و به صورت اختصاصی از اسلام دارد. شاید اندکی گیج شده اید که مگر در اینها چه چیزی وجود دارد؟ اگر بد است پس چرا صدا و سیمای خودمان آن را پخش میکند؟ ابتدا به سؤال اولتان پاسخ میدهم در فیلم هری پاتر چون مطلب بسیار است (زیرا در چند سری ساخته شده) فقط به یک مطلب اشاره میکنم، در آن سکانسی که در سری اول این فیلم هری با شیطان رو به رو میشود به لباس آن شیطان توجه کنید متوجه این موضوع میشوید که لباس روحانی شیعه آن هم از نوع سیدش است و در فیلم نارنیا هم فقط به یک شخصیت اشاره میکنم و آن دخترکی به نام لوسی است که اسم کامل آن لوسیفر است. (لوسیفر نام شیطان اعظم در اعتقادات سیتنیزمها یا شیطان پرستها میباشد که شخص مقابل حضرت حجت ( ارواحناء فدا) است). در این فیلم این دختر باید آنها را به سرزمین یخی و بعد از آن به سرزمین آرزوها ببرد.
5- معرفی و القای سبک زندگی امریکایی: هالیوود همه چیز را نابود کرده و ازبین برده ( دین: سبک و سیاق زندگی یعنی ماهیت و غایت زیستن) در این دوره باید چیزی را ارائه میکرد که جایگزینی برای دین و تمامی مشتقات آن باشد. پس کوشید فیلم هایی را تولید کند که سبک زندگی ای را نهادینه سازد که تمام دنیا را به آن با رغبت عمل کنند و شیفته آن شوند. پس سری فیلمهای امریکن پای با گذارههای طنز ولی در اصل القای سبک زندگی تولید شدند. این فیلم و این گونه فیلمها به این مورد اشاره دارند که سبک زندگی امریکایی تنها راه و روش خوب زیستن در این جهان است پس با در نظر داشتن مسائلی بنیادی مانند مشکلات جنسی، گذاره ای را به خورد مردم دادند که فقط در این جهان باید لذت برد جدیداً هم سریالی با نام اسپارتاکوس ساخته شده که نمونه کامل زندگی و بهتر بگویم دین زندگی امریکایی میباشد. این سریال در سیزنهای مختلف ودارای درجات تأثیری گذاری بیشتر است.
موارد مذکور فقط یک قسمت از کارهای فرهنگی یهود صهیونیست سیتنیزم است که تمام این اعمال را فقط برای این انجام میدهد که ما را غافل کنند. لابد از خود میپرسید ما را از چه غافل کنند؟ من برای شما میگویم، آنها یقین دارند شخصی به نام منجی که توسط خدایی پاک برگزیده شده و انیاء و اوصیاء بشارت آن را داده اند وجود دارد و خواهد آمد وتنها راه ظهور آن بیداری مردم است. آنها سالهاست با در دست داشتن مناصب قدرت، جهان را در خوابی جزمی فرو برده اند و تنها راه بیداری، دانستن هدف آنها از ساختن و پرداختن این گونه مناسکات میباشد. باید در نظر داشت که کمپانیهای تولید موسیقی و فضای سایبری جهان هم تحت سلطه آنان است. فقط میتوانم بگویم خیلی متأسفم برای کسانی که میپندارند که آنها فقط برای تفریح یا سود به تولیداتی این چنینی دست میزنند.
رسانه، ساحر هزاره سوم/ امین یوسف زاده
منبع:سایت مصاف
خدا قوت
واقعا قشنگ بود
احسنت
خیلی خوشحالم که بین این همه وب به شما هدایت شدم
بنده هم وب حقیری دارم
خوشحال میشم قدم رنجه فرمایید و نظر خودتون رو بگویید و اگر لایق دونستید تبادل لینک کنیم
منتظرتم دادا
امیدوارم که بیای
مواظب خودت باش
یا علی مدد